![]() |
ستارخان، سردار ملی انقلاب مشروطه و پیشوای آزادی ایران |
ستارخان فقط ۲بار تیر خورد
پایان
نبردهای تبریز و پیروزی ستارخان را تقریباً تمامی ایرانیان میدانند و نیازی به
شرح بیشتر نیست
جنگی که در
آن، ستارخان فقط یکبار تیر خورد آن هم از یک خائن که شرح آن خیانت را احمد کسروی
نوشته و ستارخان با بزرگمنشی ویژهاش، خود هرگز به آن، حتی اشاره هم نکرد!
و بگذریم
که یکبار دیگر هم ستارخان تیر خورد که از قضای روزگار آن هم باز از یاران نیمهراه
و خائنان به انقلاب در فاجعه پارک اتابک بود که به همان تیر هم سرانجام شهید شد و
این را البته همگان میدانند و داستانش بار غمی است سنگین بر دل مجروح ایرانیان.
انقلاب مشروطه، آوردگاه دو
نیروی اصلی تاریخ
انقلاب
بزرگ مشروطه در واقع آوردگاه نهایی دو نیروی اصلی تاریخ بود که در بزنگاه مشروطه
به یکدیگر رسیده بودند یعنی انقلابی که در آن، در یکسو مردم و رهبرانشان همچون
ستارخان و باقرخان و علی موسیو و میرزا کوچکخان و کلنل پسیان و... قرار داشتند
و در
دیگرسو، امپراتوری روس و شاه مزدور ایران و فئودالهای بزرگ و ارتجاع داخلی مانند
شیخ فضلالله نوری و امثالهم با رضاخان و دیگر قزاقهای درنده خو، نابکار و
مزدبگیر اجنبی که در کشتن مردم خویش و قهرمانان ملی سرزمین خود، حتی لحظهای هم
درنگ نمیکردند.
ستارخان در
آن مقطع پیشتاز و فرمانده راه رشد ملی و دمکراتیکی بود که ایرانیان سالهای سال
برای تحقق آن، کوشش میکردند، راهی مستقل، ملی و مردمی همراه با عدالت اجتماعی.
و آن
دیگری، استمرار کورهراههای عقبمانده و ارتجاعی عهد فئودال با چاشنی استعماری و
ستم اجتماعی.
ستارخان محبوب ملل آزادیخواه
ستارخان،
تنها محبوب مردم ایران نبود. ستارخان در واقع نماد انقلاب برای ملل عصر خود در
سرتاسر منطقه و حتی دیگر نقاط جهان بود.
مردم هند
به اسم ستارخان و به افتخار مبارزات آزادیخواهانه او سکه زدند،
دانشجویان
انقلابی روس به افتخارش مراسمی برپا کردند،
معروفترین
روزنامههای آنروز جهان، از «تایمز» گرفته تا «واشنگتن پست» در ستایشش مقالهها
نوشتند.
انقلابی که
البته با اسم «ستارخان سردار ملی ایرانیان» در تاریخ گره خورد.
سرداری که
«همه چیز» را برای ایران و ایرانی میخواست و برای خودش «هیچ»!
روزی هم که از دنیا
رفت، از مال دنیا فیالواقع هیچ چیزی نداشت و هیچ از خود باقی نگذاشت مگر راه و
رسم آزادگی که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون، راه و رسمی که اینک مجاهدان در
ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشی آن را پی میگیرند تا روزی
که آرزوهای سردار محقق گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر